هیچی

تو جامعه زیاد شنیدیم که می گن فلانی از هیچ شروع کرده، نه خانواده ثروتمند و نه اندوخته، و به همه چیز رسیده”

یا اینکه می گن “فلانی همه چیز داشته و بخاطر هیچ چیز همه داشته هاشون رو خراب کرده”

البته از نظر من باید جای آدمها بود تا فهمید کدوم هیچ است و کدوم همه،

اون پسری که از ۱۴ سالگی همه لذت دنیا رو گذاشته کنار تا بتونه تو ۳۰ سالگی صاحب همه چیز بشه، از هیچی شروع نکرده اون همه چیزش رو گذاشته وسط

یا اون زنی که شوهرش پول ثروت و شهرت داره ولی تقاضای طلاق می کنه، نمیشه بهش گیر داد شوهرت که همه چیز داره برای چی طلاق می گیری، چون از نظر اون زن محبت و چشم پاکی و مورد توجه قرار دادن اگه کنار “همه چیز” ی که بقیه می گن نباشه شوهرش هیچ چیز نداره

آدمی که تو هر حالتی از زندگی قبول کنه که هیچ چیز نداره، با همه می تونه ارتباط خوبی داشته باشه.

هیچ بودن قدرت زیادی ایجاد می کنه، (مثل هیچ نقطه مشترک ?)

نظر شما چیست؟